1- از قطع شدن ارتباطتان با دیگران احساس گناه نکنید.
می توانید در تمام طول زندگی تان سعی خود را بکنید تا با افرادی که سالیان سال در کنارتان بوده اند، ارتباط تنگاتنگی داشته باشید و چه خوب است که از پس این کار بر بیایید، اما انجام آن نه ضرورتی دارد و نه عملی است. بپذیرید کسانی که دیگر با آنها ارتباط ندارید یا از نزدتان رفته اند خیلی زود از خاطرتان محو می‏ شوند. بی شک آنها نیز شما را فراموش خواهند کرد. هیچ اشکالی ندارد. شاید روزی دوباره یکدیگر را ملاقات کنید، شاید هم نکنید. در هر حال خاطرات زیادی از آنها دارید و بنابراین با خودتان دشمنی نکنید یا دیگران را مقصر ندانید. جدایی امری کاملا طبیعی است.
مسلم بدانید که دیگر تحت هجوم فشار های عصبی قرار نمی‏ گیرید.


2- تا زمانی که موضوعی برای نگرانی ندارید نگران نباشید.
شاید شما از زمره کسانی هستید که وقتی همه چیز به خوبی پیش می‏ رود، دل نگرانی رویدادی سخت و هولناک هستید که از راه می‏رسد و زندگی ر به کامتان تلخ می‏ کند. یا شاید وقتی کسی به موقع نمی ‏رسد یا اتفاقی خارج از برنامه رخ می ‏دهد، بلافاصله به بدترین سناریو فکر می‏ کنید. یا شاید هم همواره ترس‏ها و نگرانی هایی در مخیله تان جا خوش کرده اند! در هر شرایطی که قرار می‏ گیرید، به یاد هزاران هزار مرتبه ای بیفتید که پی برده این نگرانی تان بیهوده بوده است. به هر حال فکر کنید این بار هم شانس زیادی به شما روی می‏ آورد. پایان، شادی و نشاطی زاید الوصف است. آسوده خیال باشید، از زندگی لذت ببرید و از نگران شدن در مورد همه چیز دست بردارید.
مسلم بدانید که دیگر تحت هجوم فشارهای عصبی قرار نمی‏ گیرید.


3- وسیله ای را که دارید، دوباره نخرید.
این نکته ممکن است کاملا بدیهی باشد. شاید از برخی وسایل چند قلم در خانه تان داشته باشید، اما از وجود آن‏ها بی خبر باشید. بنا براین قبل از رفتن به خرید، همه جای خانه را به دقت بررسی کنید تا ببینید آیا چیزی که نیاز دارید در خانه تان است یا نه. فهرستی از اقلامی که چندان استفاده نمی ‏شوند تهیه کنید و محل نگهداری هر کدام از آنها را نیز یادداشت کنید. در این صورت بارها و بارها می ‏توانید با نگاهی به این فهرست، از خرج کردن بیهوده پول و تهیه دوباره وسایلی که در خانه دارید جلوگیری کنید.
مسلم بدانید که دیگر تحت هجوم فشار های عصبی قرار نمی‏ گیرید.


4- فکر نکنید که همیشه باید در حال انجام کاری باشید.
کار نکردن اشکالی ندارد. در واقع، اگر سعی کنید هر روز زمانی را به کار نکردن اختصاص دهید، مشکلی پیش نمی‏ آید و
ضرر نمی‏ کنید. هیچ کاری انجام ندهید. بنشینید و تن آرامی کنید. آرام پیاده روی کنید. ذهن تان را به روی آشفتگی‏ها ببندید. و بعد در تخیلات خود غوطه ور شوید. ابتدا، ممکن است این کار شما را عصبی کند، زیرا در همان حال که می ‏توانستید دست به انجام کاری سودمند بزنید، بیکار نشسته اید و در آیند زمان بهره وری تان را هدر می‏ دهید. اما می‏ توانید فکرش را بکنید؟ هنگام بیکاری در حال انجام دادن کاری سودمند هستید. به اسب‏ها ی دونده ذهنتان افسار می‏ بندید و سرعتشان را آرام آرام می‏ کنید. دارید ذهن خود را از قید و بند‏ها آزاد می ‏کنید. دارید کنترل خودتان را به دست می ‏آورید. دارید می‏ آموزید که زندگی مردن فقط کار کردن نیست … بلکه بودن است.
مسلم بدانید که دیگر تحت هجوم فشار های عصبی قرار نمی‏ گیرید.


5- اول از همه در جستجوی حقیقت باشید.
قضاوت کردن، متهم کردن یا نتیجه گیری سریع را به تاخیر بیندازید. سعی کنید ابتدا از واقعیت‏ها آگاه شوید. عدم آگاهی کافی هم به شما و هم به دیگران صدمه می‏زند. پیش از آن که قضاوت کنید با دسترسی به یک منبع موثق و آگاه از شرح ماوقع و تمامی آن مطلع شوید. جامعه آماده است تا در اندک زمانی پس از پخش شایعه به سمت همه کس و همه چیز ثابت می‏ شود. به هیچ عنوان خم به ابرو نمی آورد. شما بخشی از این جامعه نباشید. پیش از آن که دست به کار شوید، از حقیقت ماجرا آگاهی پیدا کنید.


6- فهرست غذایتان ساده باشد.
هنگامی که قصد دارید مهمانی برگزار کنید لازم نیست انواع و اقسام غذاهای مختلف را روی میز بچینید (با این کار مهمان هایتان را تحت هجوم فشار های عصبی قرار می‏ دهید) یک نوع پیش غذا یک دیس غذای اصلی چند ظرف غذاهای جانبی و دسر کفایت می‏ کند. با این کار، در هزینه و وقت خود صرفه جویی می‏ کنید، و چنان مهمانی دادن برایتان ساده می ‏شود که دلتان می‏ خواهد مهمانی های بیشتری ترتیب بدهید. اگر مهمانی را بیش از اندازه مفصل برگزار کنید، آن وقت مهمان هایتان که می‏ خواهند متقابلا شما را دعوت کنند نیز ناگزیرند مهمانی مفصلی ترتیب بدهند که شاید قوای مالی و جانی شان را نداشته باشند. باید به جای کمیت، کیفیت غذا برایتان مهم باشد. کاری کنید که به مهمانان تان خوش بگذرد و احساس خوبی داشته باشند. این گونه دور هم جمع شدن‏ها است که در خاطره‏ها باقی می‏ماند.
مسلم بدانید که دیگر تحت هجوم فشار های عصبی قرار نمی‏ گیرید.


7- ذخیره واژگانی زبان دوم تان را افزایش دهید.
ندانستن معنی یک واژه آزار دهنده و ناراحت کننده است، از همه ناراحت کننده تر حدس زدن اشتباه معنای یک لغت یا پرسیدن از دیگران است. اگر معنای واژه ای را نمی‏دانید آن را در فرهنگ لغات جستجو کنید. هر روز مشتاق یاد گرفتن یک واژه جدید باشید و از نحوه تلفظ و کاربرد آن آگاهی کامل پیدا کنید. غنای واژگانی به شما کمک می‏ کند که فورا متوجه شوید در دنیا چه می‏ گذرد تا این راه نیازمند یاری گرفتن از دیگران نشوید.
مسلم بدانید که دیگر تحت هجوم فشار های عصبی قرار نمی‏ گیرید.

 

دانستنی های زندگی - حسین غزالی اصفهانی. اصفهان: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان‏، صفحه 19. ۱۳87.


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[پنجشنبه 1402-09-23] [ 11:45:00 ق.ظ ]